* السلام علیك ِ یا فاطمة الزهرا *

 

نَاحِلَةَ الْجسْم یعنی

نحیف و دل شكسته میری

جوونی اما مادر پیری

بهونه ی سفر می گیری

***

بَاكِیَةَ الْعَیْن یعنی

بارون ِ غصه ها می باره

چشای ِ مادر ِ ما تاره

دیگه علی شده بیچاره

***

مُنَهَّدَةَ الرُّكن یعنی

توون برات نمونده بانو

كی قلبتو سوزونده بانو

كی بالتو شكونده بانو

***

مُعَصَّبَةَ الرَّأْس یعنی

بستی سری رو كه پر درده

رنگ رخ ِ تو مادر زرده

تو كوچه كی جسارت كرده

***

جوری لگد خوردی كه

نمی تونی بلند شی ازجات

جای ِ غلاف ِ رو بازوهات

داری میری كنار ِ بابات

***

هیچ كسی ای وای ِ من

نگفت تو كوچه به اون كافر

نزن زن و جلوی ِ شوهر

بمیره زینبت ای مادر

 


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 بهمن 1394برچسب:مداحی , | 12:46 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

 



(فاطمیه اومده، انگار محرم اومده
مولا عزا گرفته و ماه غم اومده )2
ما اشک غم تو این ، شبا داریم
ما داغ کوچه تو دلا داریم
ما بچه شیعه ها عزا داریم 4
( مادر عشق ِ آدم
مادر پناه آدم ِ
اینجا تو می تونی بگی
مادر به فاطمه ) 2
وای قلب زینبین پریشونه
وای چشمای حسن پر از خونه
وای درد حیدرو کی میدونه
ما بچه شیعه ها عزاداریم 4
(از خونه ی علی ، آتیش زبونه می کشه
ازبین کوچه رد خون، تا خونه می کشه)2
آه از تلاطم دل حیدر
آه از خشکیدن گل پرپر
آه از شکستن دله مادر 
فاطمه جان....
جز گریه تو خونمون نیست کاری 2
کشتن تو رو چون منو دوست داری
ما بچه شیعه ها عزاداریم 5

برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 بهمن 1394برچسب:مداحی , | 12:40 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

دَری که ساختم آخر به من خیانت کرد

*روز شهادتی باید جوری ناله بزنی،با این حال و هوات، همه ی مردم شهر بدونند كه مادر ما با مرگ ِ طبیعی از دار ِ دنیا نرفت،وای مادرم....، ناله بزن*

دَری که ساختم آخر به من خیانت کرد

گرفت آتش خود را به روی یار انداخت

*خجالت نكش برا مادر ِ امام حسین باید ناله بزنی*

میان معرکه سلمان خداش خیر دهد

دوید و زود عبا را رویِ نگار انداخت

*سیدا،غیرتی ها،شیعه تعصبی است، من میدونم برا بیت ِ بعدی ناله ات میره مدینه، میگی نه، بسم الله،ببین چی میگه علی:*

خودم ز سینه ی او میخ را در آوردم

ببین مرا به چه کاری که روزگار انداخت

عقب کشید و به دیوار خورد و در پیچید

شیار در به روی پهلویش شیار انداخت

*بگم راحتت كنم؟بسم الله،هر كی خودش رو زد روزی داره،بسم الله*

زن جوان مرا می زدند نامردها

مدینه فاطمه ام را در احتضار انداخت

و یک غلاف که دست چهل نفر چرخید

و دست فاطمه را عاقبت ز کار انداخت

شاعر : محمد جواد پرچمی

...

وسط كوچه میزدم فریاد

 بی هوا زد كه، مادرم افتاد

 مادرم افتاد، كه من افتادم

مگه اون لحظه میره از یادم

دست ِ گل ِ پرپرم خدا پشت در افتاد

صدا خنده ها بلند شد تا مادر افتاد

آخه چه جوری زدن مگه كه با سر افتاد

وقتی یه لشكر میزنه معلومه كه در میشكنه

بال كبوتر میشكنه، پهلوی مادر میشكنه

*می خوای دلت بره یه جایی كه منتظرشی، آخه مادرشم قرار و مدار گذاشت،علی قرار گذاشت،چی گفت:*

خوشی زعمر ندیده خدا نگهدارت

صنوبری كه خمیده خدا نگهدارت

قرار بعدی ِ ما كربلا زمان غروب

كنار ِ رأس بریده خدا نگهدارت

*چه زمانی؟ وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ*

مادرش آمده گودال نچرخان بدنش

استخوان های گلویش ز قفا ریخت بهم

ای حسین.....


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 بهمن 1394برچسب:مداحی , | 12:36 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

 


(خروش دریا صدای زینب
تموم دنیا (فدای زینب) 2 ) 5
ازآسمون گل می باره رودستامون امشب 2
دوا میشه درد عالم به خاطر زینب 2
(زینب اومده وازخواهردل می بره حسین
خواهر دلشو می گردونه دورسر حسین)2
(خروش دریا صدای زینب
تموم دنیا (فدای زینب) 2 ) 2
ازآسمون گل می باره رودستامون امشب 2
دوا میشه درد عالم به خاطر زینب 2
(زینب اومده وازخواهردل می بره حسین
خواهر دلشو می گردونه دورسر حسین)2
(خروش دریا صدای زینب
تموم دنیا (فدای زینب) 2 ) 2
چه سر فرازه اونی که به خاکش افتاده 2
کبوتر بام زینب همیشه آزاده 2
(ناز قدم بنت الحیدر عالم شده بهشت
حک شدحرم بیت الزینب روگنبد بهشت)2
رسیده دلدار برا برادر 
رسیده لیلا (رسیده خواهر ) 2
(خروش دریا صدای زینب
تموم دنیا (فدای زینب) 2 ) 2
نگاش به چشم مهتابه میون گهواره 2
تو عالم عشق ارباب خودش علمداره 2
(قلب همه ی ما مدیون لطف و کرمشه
هر جا علم و بیرق باشه اونجا حرمشه) 2
تموم دستا دخیل زینب 
کریم زینب ( عقیله زینب ) 2
(خروش دریا صدای زینب 
تموم دنیا (فدای زینب) 2 ) 3
زینب زینب ......
(یازینب یازینب ) 3 زینب زینب زینب
حسین ......

برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 بهمن 1394برچسب:مداحی , | 12:31 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

«سلام پرنده»

روزی حضرت رسول اکرم «ص» نشسته بود ،ناگهان پرنده ای آمد و بر دست آن حضرت نشست و گفت :«السلام علیک یا نبی الله.»

سپس بر دست امیرالمومنین«ع»نشست و گفت:«السلام علیک یا وصی رسول الله .»

همچنین بر دست امام حسین «ع» نشست و گفت :«السلام علیک یا خلیفة الله .»

رسول اکرم فرمود : چرا بر دست ابوکرننشستی ؟ او گفت :« من بر دستی نمی شینم که معصیت خدا در ان کرده باشند،چگونه بر دستی نشینم که معصیت خدا را بسیار کرده باشد.»


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 14 بهمن 1394برچسب:, | 15:24 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • سوله مقاله